سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و ولادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها

شاعر : موسی علیمرادی
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : مربع ترکیب

ای آفـــتــاب ذره‌نـشــیـن ســرای تـو            هفت اسمان بنا شده از خاک پای تو
وقـتـی خـیـال
هم نـرسد بر ثـنـای تو            بایـد خـدا خـودش بـنـویـسد بـرای تو


روی تو در جمال خداوند دیدنی‌ست
وصف تو از زبان خدا هم شنیدنی‌ست

وقتی که چشم‌های تو وا شد به این جهان            نـوری دمـیـده شد به بـلـنـدای آسمان
ابـتـر شـدنـد نـسـل تـمـامی دشـمـنان            از این چنین پدر
شود آئـیـنه‌ای چنان

لالایـی تـو را به مـلک‌ها سـپـرده‌اند
گـهـواره تو را به فـلک‌ها سپـرده‌اند

خـیـر کـثـیـر از نـظـرت آفـریـده شد            جـبـریل زیـر بـال پـرت آفـریـده شد
عشق از نسیم هر سحرت آفریده شد            چرخ و
فلک به دور سرت آفریده شد

آنان که خاک را به نظر کـیـمیا کنند
بـایـد بـه نـام نـامـی تـو
اقـتـدا کـنـنـد

از انعکاس نـور تو عـالم درست شد            تصویری از حقیقت اعظم درست شد
از جلوه‌ات بهـشت معظم درست شد            از خـاک پـای تو گـل آدم درست شد

گرچه جهان به دور سر تو مدور است
در دیـده تو نقـطه پرگار حـیدر است

حـیـدر اگـر نـبـود پـیـمـبـر نـداشـتـیم            حـیـدر نـبـود سـاقـی کـوثـر نداشـتـیم
حـیـدر نـبـود اول و آخــر نـداشـتـیـم            حیدر نبود عـرصه محـشر
نـداشـتـیم

با این جـلال منزلت و عـزّت وجـود
زهـرا اگر
نـبـود دگر حـیـدری نـبود

تــو حـجـت تـمــام تــمــام ائــمّــه‌ای            هر صبـح و ظهـر شام سلام ائـمّه‌ای
قـد قـامـت الـصـلات قــیـام ائــمّـه‌ای            نــور حــقــیـــقــتـی امـــام ائــمّــه‌ای

یک آسمان فـرشته کـنـیز کـنـیزهات
صدها عزیز مصر
غـلام عزیزهات

مادر جلال پشت حجـابت سرآمدست            از کور هم گرفتن رویت زبانزد است
شیوایی نگاه تو از بس که بی‌حداست            چشم تو چشم نیست کتاب محمد است

تو کـوثـری از همه این جهان سری
تو روح احمدی و نفس‌های حـیدری

داده خـدا از شب قـدرش به عقـل کد            هرگز ادای قدر تو در این جهان نشد
یعنی که احترام تو بانو به جای خود            بـایـد بـرای بـردن نـامـت بـلـنـد شـد

با دست گرم تو دل خورشید گرم شد
با ذکـر نام تو دل هر
سنگ نـرم شد

از آن زمان که دیده گشودم بری شدم            مشغـول عشق بازی در نوکری شدم
حرف دو روزه نیست اگر حیدری شدم            وقتی گـلـم سرشـته شده مـادری شدم

دارم من ازدعای تو این مهر نوکری
داری به گـردنم به
خـدا حق مـادری

نقد و بررسی

بیت زیر در تمام سایت‌ها « تا جائیکه ما بررسی کردیم» بصورت زیر آمده است که احتمالا اغلاط تایپی است و موجب بر هم خوردن وزن، آهنگ و معنای شعر شده است، لذا جهت رفع نقص اصلاح گردید



مادر جلال پشت حجـابت سرآمدست            از کور هم گرفتن رویت زبانزد است